پراکنده خاطر (پَ کَ دَ / دِ طِ) پراکنده دل. پریشان خاطر ادامه... پراکنده دل. پریشان خاطر لغت نامه دهخدا
پراکنده خاطر پراکنده دل، پریشان، مشوش، ناآراممتضاد: آسوده خاطر ادامه... پراکنده دل، پریشان، مشوش، ناآراممتضاد: آسوده خاطر فرهنگ واژه مترادف متضاد